هیچ آزمون مداد کاغذی (ازجمله این آزمون)، نمیتواند شمارا در رابطه با یک ویژگی مادرزادی، خصوصیت شخصیتی و یا یک اختلال مطمئن سازد. ما این آزمونها را تدارک دیدیم تا در حیطه «حساسیت در پردازش حسی» (که هیچ ارتباطی با اختلال در پردازش حسی ندارد) پژوهش کنیم. بسیاری از دیگر پژوهشها نیز از این مقیاس استفاده کردهاند و غالباً پژوهشهایشان در مجلات علمی معتبر منتشر گردیده است، گرچه با اندکی تغییر در نام آن و مثلاً گذاشتهاند «حساسیت مادرزادی به شرایط». پس میتوانید مطمئن باشید که ویژگی حساس بودن واقعی ست و وجود دارد.
موضوع این است که آزمونهای که در این سایت میبینید، بیشتر به کار پژوهشها میآیند که حتی اگر فردی بهاشتباه در دستهبندی قرار گیرد، آسیبی نخواهد دید. توصیه میکنم که شما مطالعه بیشتری درزمینهٔ حساسیت داشته باشید. بهترین کار همین است. بهاینترتیب این امکان را مییابید تا شخصاً دربارهی خود و فرزندتان نظر دهید.
چهار نکته اساسی در رابطه با آدمهای بسیار حساس، صرفنظر از پیشینه ایشان حائز اهمیت است. درباره D.O.E.S بیشتر مطالعه کنید که علامت اختصاری ست (پردازش عمقی، برانگیختگی، واکنش عاطفی/همدلانه، و حساس بودن نسبت به محرکات).
بسیار حساس بودن یک ویژگی بهنجار است که ۲۰٪ از جمعیت را شامل میشود. ممکن است در تشخیص اینکه چه کسی HSP هست و چه کسی نیست اشتباه رخ دهد، مخصوصاً در رابطه با کودکان خردسال، چون نمیتوانیم از ایشان بپرسیم که در درونشان چه میگذرد، و حتی نمیتوانیم از پاسخی که میدهند مطمئن باشیم. گاهی فقط میتوانیم حد بزنیم که فلان رفتار چه معنایی دارد. اگر کودکی نخواهد با ما همراهی کند، آیا به این دلیل است که خجالتی ست؟
ترسیده؟ اعتمادبهنفس اندکی دارد؟ احساس خاص بودن میکند؟ کمهوش است؟ یا اینکه بیش برانگیختهشده؟ میخواهد ابتدا ببیند موضوع از چه قرار است؟ کنجکاو است، یا ترسیده؟ کسی که کودک را خوب میشناسند، یعنی والد، احتمالاً بهترین داور حساس بودن یا نبودن هستند. بااینحال سه احتمال وجود دارد:
ممکن است این ویژگی را با یک اختلال اشتباه بگیرند
این ویژگی باعث دلنگرانی شود، درحالیکه اساساً بسیار حساس نیست
درواقع دچار یک اختلال است، یا بهنوعی مشکلی جدی وجود دارد، یا …
البته حساسیت ممکن است و غالباً با یک اختلال و یا مشکل جدی همراه است. مشخصاً به این مسائل در کتاب رواندرمانی و آدم بسیار حساس اشارهکردهام. در کتاب و البته در پیوست آن به اختلالات خاص اشارهکردهام، اما این کتاب برای درمانگران است. پس اینجا سعی میکنم به زبانی ساده توضیح دهم.
۱. اشتباه گرفتن HAS (حساسیت زیاد) با یک اختلال:
ازآنجاییکه HSP ها در اقلیت به سر میبرند، اگر با آن ۸۰ ٪ مقایسه شوند، ممکن است بهسادگی آنان را نابهنجار بخوانند و تشخیص غلط اختلال دربارهشان داده شود. بر اساس DSM راهنمای تشخیصی اختلالات منتشره توسط انجمن روانشناسان آمریکا، هرگونه انحراف از معیاری که باعث شود نشانگان خاصی در شرایطی خاص چون اجتماع، حرفه و یا دیگر حیطهها رخداده و در عملکرد ایجاد اختلال کند. البته نشانگان را از دید آن ۸۰ درصد در نظر گرفتهاند. آیا هنگامیکه محیط کارتان شلوغ و پرسروصدای ادامه دادن به کار برایتان دشوار است؟ آیا صرف غذا در یک رستوران شلوغ وزارتخانه میدهد؟ آیا اگر کودکتان سریعاً وارد جمع نشود، این معنا را دارد که «زیاده از حد خجالتی» ست؟
اگر متخصص، فردی حساس نباشد، شاید فکر کند که بله همینطور است. من باشم میگویم نه، و البته که قبل از اینکه مطمئن شوم، سؤالات بیشتری خواهم پرسید.
2.شاید گمان کنید که HSP هستید، درحالیکه نه شما و نه فرزندتان، هیچیک HSP نیستید.
برخی آدمها مطمئن هستند که HSP هستند، ولی درواقع چنین نیست. برخی والدین نیز همین اشتباه را در رابطه با فرزندان خود مرتکب میشوند. اوضاع وقتی دشوار میشود که حساس بودن را اشکال میدانند. خطر زمانی ست که والدین فکر میکنند فرزندشان hsp ست، درحالیکه مشکل دیگری دارد. شنیدهاند که جلوی ضرر را از هرکجا که بگیری منفعت است، ولی پیگیری را به تعویق میاندازند. ضمناً …
۳. گاهی بهاشتباه فکر میکنند فرد یا HS است، یا مشکلی دیگر دارد، درحالیکه فرد ممکن است هم HS باشد و هم مشکل دیگری داشته باشد.
خصوصاً وقتیکه ازآنچه در حال رخ دادن است، در تردیدند. میتوان HS بود و درعینحال اختلال دیگری داشت، چون HS بودن، فرد را مستعد مشکلاتی دیگر داشتن میکند. بله اینگونه است، در یک محیط مناسب که پرفشار نباشد، آدمهایی که این ویژگی را دارد، غالباً بهتر از ۸۰ درصدی که HS نیستند عمل میکنند، ولی وقتی اوضاع برای HSP ها یا HSC ها پرتنش باشد، بهاحتمال بیشتری مضطرب، افسرده و یا انگشتنما میشوند.
۴. ضمناً ممکن است اگر مرد، برونگرا، و یا «بسیار جویای حس» باشید (به آزمون مربوط به آدمهای جویای حس مراجعه نمایید)، آنگاه دیگر خود را HS ندانید. یا فکر کنید که فرزندتان نمیتواند HSC باشد، چون پسر است، اجتماعی ست، و یا اهل «مشارکت» است.
میدانیم که عده بسیار زیادی بهطور مادرزاد، چه مرد و چه زن HS به دنیا میآیند، گرچه باهم تفاوتهای زیادی دارند، چون جنسیت، خانواده و فرهنگ ایشان درزمینهٔ HSP بودن برخورد متفاوتی دارند. بههرحال وقتی پای آزمون خود_ارزیابی در میان باشد، مردان نمره کمتری کسب میکنند. انگار وقتی صحبت بسیار حساس بودن در میان باشد، عصبی میشوند. درنتیجه لازم است مردان و والدین پسران به این نکته فکر کنند که آیا میخواهند حقیقت آنکه بسیار حساساند یا نه، برایشان روشن شود یا نمیخواهند.
ضمناً ۷۰ درصد از HSP ها درونگرا هستند، درنتیجه ۷۰٪ از بسیار حساسها درونگرا هستند و ۳۰٪ برونگرا _ که از بودن در گروههای بزرگ، آدمهای ناآشنا و دایره وسیع دوستان لذت میبرند. بیش از نوع درونگرا به بودن در جمع لذت تمایل دارند، اما درعینحال بهوقت استراحت بیشتر نیز نیاز دارند. ازاینجهت با برونگرایی که HS نیستند، فرق دارند.
بالاخره اینکه، شما یا فرزندتان مکن است بسیار جویای حس باشید. شاید به نظرتان متناقض بیاید، چطور ممکن است فردی هم HSP باشد و هم Hss؟
ماجرا اینگونه است که در عین پردازش عمیق و غنی و استفاده از سیستم درنگ_بهمنظور _بررسی، سریع العمل هستند. تجارب پیشین ایشان نشانشان داده که اوضاع از چه قرار است. به نظر میرسد که حساسیت و جویای حس بودن به دو بخش متفاوت مغز مربوط باشد و میزان قدرت آن به ژنتیک مربوط است. ممکن است چنین به دنیا آمده باشید که البته فواید و مضرات خود را دارد (کسی میگفت که درست مثل این است که یکپایتان روی گاز باشد و پای دیگران روی ترمز). بچههای که هردو خصیصه را باهم دارند، ممکن است اهل ریسک کردن به نظر رسند، اما درعینحال به طرز عمیقی مراقب هستند.
اگر هنوز هم مطمئن نیستید که آیا خودتان و یا فرزندتان HSP هستید یا نه، متن زیر را بخوانید.
اگر بزرگسال هستید و هنوز نمیدانید که آیا بسیار حساس هستید یا نه، و مخصوصاً اگر در زندگی با مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنید، البته که بهتر است از کمک حرفهای بهرهمند شوید. بهتر است که مقدمتاً باکسی که شما را خوب میشناسند، ماجرا را در میان بگذارید. کسی که بتواند این امر را درباره شما تشخیص دهد، و اساساً کسی باشد که پذیرا باشد (بهتر است این مقالات را بخوانید: چطور میتوانم حساس بودنم را برای دیگران شرح دهم؟ ویژگیام را چگونه برای دیگران شرح دهم؟ ویژگیام را چگونه به متخصص توضیح دهم. چگونه برای دیگر اقوام توضیح دهم.) بعد مطلبی که درباره کودکان بسیار حساس گفتهام، به درد بزرگسالان نیز میخورد.
میتوانید برای مشکل یا اختلال خاصی که احتمالاً دارید، نز دیک متخصص بروید. ولی بهتر است از همان بدو امر نزدیک متخصص نروید. بهتر است ابتدا نزد کسی بروید که بسیار بسیار باتجربه است. شاید بتواند دلایل مختلفی برای رفتارتان بیابد. مشکل اینجاست که اگر نزد مثلاً متخصص خلقوخو و یا شخصیت بروید، ممکن است با مشاهده فقط اندکی تفاوت را با دیگران لحاظ کند یا متخصص در افسردگی اندکی افسردگی ببیند. متخصص در اضطراب تشخیص اندکی اضطراب را بدهد و متخصص در اوتیسم، که خیلی خوب اوتیسم را میشناسند، گمان کند که اندکی اوتیست است و کسی که روانشناسی ارتباطی یا اجتماعی کار میکنند، مشکل را نشاءت گرفته از دوران کودکی، یا محیط کار یا خانه ببیند.
اگر نتوانستید شخصی «کلنگر» و خردمند بیابید، ابتدا نزدیک متخصص بروید، و نظر او را جویا شوید، بعد نزد متخصص دیگری بروید و نظر او را هم جویا شوید. نظر آن دو را باهم مقایسه کنید. ببینید نظر هردو یکی است، یا هرکدام با توجه به درسی که خوانده، تشخیص متفاوتی میدهد، و هرکدام نیز اصرار دارند که استدلال ایشان را بپذیرید یا نه. اگر هنگام مطالعه این مقاله، والد یک کودک بسیار حساس (HSC) هستید، و نگرانید که مبادا دچار یک اختلال جدی ست، بهتر است نزد متخصص روید که در این وبسایت معرفی میشود، تا وی حتماً فرزندتان را ببیند. همانطور که قبلاً نیز گفتهام، این نکته حقیقت دارد که هرچه زودتر مشکلی حل شود، نتایج حاصله بهتر خواهد بود.
بهترین حالت این است که ابتدا نزد کسی بروید که فرزندتان را خوب میشناسند و میتواند درک کند که چرا گمان دارید که فرزندتان بسیار حساس است. (خواندن مطالب چگونه برای دیگران توضیح دهم که فرزندم بسیار حساس است؟ چگونه ویژگی خود را برای دیگران شرح دهم؟ برای متخصص چگونه توضیح دهم؟ برای نوجوانان چگونه تشریح کنم؟ برای خانوادهام چگونه بیان کنم؟ یافتههای علمی ورای آن را چگونه شرح دهم؟ را توصیه میکنم).
اگر متخصصی که فرزندتان را نیز خوب میشناسند با شما موافق بود که بله مشکلی هست، اما هنوز هم یقین ندارید، حالا میتوانید نزدیک متخصص دیگر بروید، و بهتر است که چنین شخصی در رابطه با کودکان بسیار حساس ماهر باشد. چنین متخصصی احتمالاً خواهان زیر نظر قرار دادن فرزندتان در موقعیتها و شرایط متفاوت _ مدرسه، خانه و نهفقط در دفتر کار است، و احتمالاً با معلمها نیز بهخوبی حرف خواهد زد. ارزش چنین شخصی که «کلنگر» است و در رابطه با کودکان باتجربه است، بسیار بالاست. و مانند یک متخصص خلقوخویی نیست که فقط در یک موقعیت آدم شما را دیده، و در تمامی شرایط، کودک را موردبررسی قرار نداده، و یا مانند متخصص تشخیص افسردگی نیست که فقط دنبال افسردگی در فرزندتان میگردد. یا متخصص در تشخیص اضطراب و یا امثالهم.
یافتن چنین شخص باتجربهای که گل نگر است، البته آسان نیست. پس اگر تصمیم گرفتید نزد اولین متخصص بروید، نزد متخصص دوم هم بروید و ببینید آیا این دو متخصص هر دو نظر موافقی دارند یا خیر.
پاسخ داده شده توسط دکتر الین آرون
برگردان : مینو پرنیانی