قبل از هر چیز لازم است بگویم که من عالِمِ تشخیصدهنده اختلال نیستم، و ADHD یا اختلال کمتوجهی – بیشفعالی اختلالی ست که من دربارهاش اطلاعات اندکی دارم. درنتیجه هر وقت تردید دارم، کمک حرفهای میگیرم.
گفتهشده که این دو کاملاً در نقطه مقابل هم قرار دارند _ به نظر میرسد کسانی که مبتلابه ADHD هستند، ژن، رفتار و نشانگانی دارند که در آن فرد دارای رفتار تکانشی ست و نمیتواند به عواقب انجام یک کار، حتی اگر به ضررش باشد، فکر کند. آنسوی دیگر طیف آدمهای HSP قرار دارند که قبل از اقدام، از روش «درنگ بهمنظور بررسی» استفاده میکنند، روش پردازش عمقی داریم که درنتیجه بسیار خودآگاهانه است. بههرحال لازم است این سه احتمال در نظر گرفته شود که: یا فرد HS هست و ADD نیست، یا واقعاً ADHD است و HS نیست، یا هردو باهم است.
چرا ممکن است فردی HS باشد، ولی ADHD نباشد:
تعداد بسیار زیادی از کسانی که ADD هستند را ممکن است بهاشتباه تشخیص دهند چون به میزان زیادی تحت محرکات قرار دارند، اگر در کلاس درسی شلوغ باشند، معلم متوجه کودکی که دچار اختلال است و با دیگران متفاوت است، میشود. ممکن است این محرکات زیاده از حد در خانهای باشد که تلویزیون روشن است و خواهر برادرهایی هم هستند و فعالیتهای بعد از مدرسه نیز در جریان است، درنتیجه HSC ها نیز همین محرکات را دریافت میکنند. چنین فضاهای پر محرکی برای بسیاری از کودکان قابلتحمل به نظر میرسد اما احتمالاً برای کودکان HS قابلتحمل نیست. اینان هرگز نمیتوانند تحت تأثیر محرکات زیاده از حد قرار نگیرند. بدیهی ست دانستن اینکه کدامیک در جریان است، نکته بسیار مهمی ست، به این دلیل که نوع درمان متفاوت است.
اوضاع وقتی پیچیدهتر میشود که میبینید دو نوع ADD وجود دارد _ بیشفعالها که در بین پسران و مردان شایعتر است و میتوان گفت که عدم تمرکز در بین دختران و زنان شیوع بیشتری دارد. در هردو مورد ممکن است اشتباهی صورت گیرد، اگر که، عامل اصلی بیش برانگیختگی باشد. ازنظر اجتماعی، شاید پذیرفتنی باشد که پسری حساس، در شرایط بیش برانگیختگی، خستگیناپذیر و پر شیطنت باشد تا اینکه مانند دختران حساسی که تحت محرکات فراوان قرار دارند، گوشهگیر و ساکت در انزوا بنشینند.
گمان کنم در بزرگسالی کسی که بسیار جویای حس است را با فردی مبتلابه ADHD اشتباه بگیرند. البته میدانیم که برخی از HSP ها ضمناً HSS نیز هستند.
به نظرم بهترین آزمون تشخیصی که میتوان به کار بست این است که ببینیم آیا فرد در موقعیتهای آرام و ساکت، تمرکز خوبی دارد یا نه. اکثر کسانی که مبتلابه ADHD هستند، نمیتوانند در موقعیتهای آرام و ساکت تمرکز داشته باشند و اگر سروصدایی باشد، بهتر تمرکز میکنند. اکثر HSP ها در مکانها و موقعیتهای ساکتی که محرکات بیرونی اندک است، از قدرت تمرکز بالاتری برخوردارند. پس بهترین درمان برایشان کاهش دادن محرکات و کم کردن منابع استرس و برانگیختگی ست.
شاید برخی بگویند که بهتر است دارویی که برای درمان ADHD ها به کار میرود (محرک) به فرد داده شود، اگر بهبود بیابد، پس ADHD ست و نه HS. دراینباره مطمئن نیستم چون در این حیطه تخصص ندارم.
چرا ممکن است فردی ADHD یا اختلال کمتوجهی – بیشفعالی باشد و بسیار حساس یا HS نباشد:
تشخیص، بخصوص در رابطه با کودکان دشوار است، کودکی که احساس بدی مثلاً در این رابطه دارد که تکالیفش را انجام نداده و یا جزئیات به خاطرش نمیماند، احتمالاً خجالت میکشد. احساس متفاوت بودن ممکن است هم در ADHD ها شایع باشد و هم در HS ها. والدین و بزرگسالانی که این اختلال را دارند، شاید بخواهند این سندرم را نوعی ویژگی نرمال محسوب کنند _ که شاید درست باشد ولی وجه مشخصه این دو، برای یک HSP ازاینقرار است که وی فقط در شرایطی که تحت محرکات زیاد قرار بگیرد، چنین میشود.
هردو؟
همانطور که در این رابطه گفتهام، افراد ADHD و HS بسیار متفاوتاند ولی نمیتوانم بگویم که نمیتوانید هردو باشید. HSP هایی را دیدهام که گفتهاند هردو موردند. ضمناً این نکته را نیز باید در نظر گرفت که هنوز در عرصه مغز و ژنتیک پیشرفت چندانی نداشتهایم، و به همین دلیل اوضاع پیچیدهتر از آن است که فکرش را بکنیم.
مانند همیشه، اگر شما فکر می کنید که شما یا فرزندتان ممکن است دارای این اختلال باشد، بایستی قبل از هرگونه تصمیم گیری درباره اینکه این فقط یک ویژگی ” بسیار حساس بودن ” است، بایستی نظر حرفه ای یک متخصص را جویا شوید. به پاسخ پرسش شماره یک رجوع کنید/”