شواهدی دال بر شدت واکنش عاطفی بسیار حساس ها

واکنش‌های قوی عاطفی را می‌توان به‌روشنی دید، ولی نمی‌توان فهمید به دلیل یک اتفاق اخیر به وجود آمده، یا به‌واسطه گذشته دشوار وی. تفاوت اینجاست که آدم های بسیار حساس در قبال هر حادثه‌ای که …

واکنش عاطفی شدید

واکنش‌های قوی عاطفی را می‌توان به‌روشنی دید، ولی نمی‌توان فهمید به دلیل یک اتفاق اخیر به وجود آمده، یا به‌واسطه گذشته دشوار وی. تفاوت اینجاست که آدم های بسیار حساس در قبال هر حادثه‌ای که در زندگی رخ می‌دهد، واکنش عاطفی جدی از خود نشان می‌دهد. ممکن است وقتی برای اولین بار شما را می‌بینند، مضطرب شوند، اما اگر احساس کنند قادرید کمکشان کنید، به‌طور خارق‌العاده‌ای شاد و مسرور می‌شود.

رفتار

بهترین راه تفکیک مراجعین بسیار حساس از غیر حساس ها واکنش عاطفی عام است، و نه به‌طور مشخص در رابطه با یک موضوع خاص مثل از دست دادن، مورد بدرفتاری قرار گرفتن، آزار جنسی و یا خشونت. بیمار بسیار حساس به دلایل متعددی آزاردیده است. شاید بخصوص در رابطه با گذشته “احساساتی” شده و یا بسیار همدلی کنند (فقط نگرانی مطرح نیست). بسیار حساس ها نسبت به موارد مثبت نیز عاطفه زیادی نشان می‌دهند. البته دیگران نیز عاطفه به خرج می‌دهند، اما نه به‌قدر بسیار حساس ها. می‌توانید ببینید که به‌سادگی اشک شوق می‌ریزند، و قدردانی می‌کنند. اما آنان که آسیب ندیده‌اند، بیشتر قهقهه می‌زنند.

در اولین جلسه در مقایسه با دیگران، به‌احتمال زیاد خواهند گریست. اگر می‌خواهید متوجه تمایز بین بسیار حساس ها و اوتیست ها شوید، بهتر است بدانید که بسیار حساس ها عواطف شدیدتری را در حیطه‌هایی چون شرمندگی، احساس گناه، ترس از رهاشدگی تجربه می‌کنند که در اوتیست ها یا چنین مواردی نیست، یا به این شدت و حدت نیست.

یکی دیگر از نشانگان آشکار رفتاری کسانی که بسیار حساس هستند این است که وقتی عواطفی قوی را تجربه می‌کنند (عواطف منفی و مثبت) ممکن است بگویند که قصد ایجاد تغییراتی در زندگی خود دارند _می‌خواهند با عشق خود ازدواج کنند یا از شغلشان استعفا دهند. اما هیچ وقت تغییر آنی ایجاد نمی‌کنند. در حالی که آدمی که بسیار حساس نیست، این وقفه را نداشته و هنگامی که نسبت به موضوعی عواطف قوی داشته باشند، تکانشگرانه رفتار می‌کنند.

ارائه مشکل

یکی از مشکلات مشترک آدم های بسیار حساس “واکنش عاطفی شدید” ایشان است. مشکل شایع دیگر در بین آدم های بسیار حساس وجود اختلالاتی چون افسردگی (دوقطبی بودن منظور نیست) و اضطراب است. دلیل این است که عواطفی چون اندوه و غم یا ترس به اضطراب و اختلالات خلقی منجر می‌شود. در نتیجه وقتی مشغول کار بر روی این بخش‌های درمانی هستید، حواستان به بسیار حساس بودن نیز باشد.

در پیشینه

آدم های بسیار حساس در دوران کودکی حتی واکنشی‌تر هستند، مهارت‌های کنترل عواطف را ندارند. مردان بسیار حساس می‌توانند از اولین خاطره‌ای که درباره گریستن در مدرسه داشته‌اند، احتمالا همان روز اول مدرسه که به ایشان گفته شد دیگر گریه نکند، با شما سخن بگویند.

بیمار بسیار حساس پسر باشد یا دختر، احتمالا همه چیز را درون خود می‌ریزد، شاید بی‌دلیل آشکار مضطرب یا افسرده شود. برخی به سمت هنر می‌روند تا عواطف خود را ابراز کنند. اگر از ایشان بخواهید چیزی از آن دوران را با شما به اشتراک بگذارند، ممکن است شعر، داستان کوتاه، آواز و نقاشی را از کودکی خود با شما در میان بگذارند که صرف نظر از میزان توانمندی ایشان، عمق عاطفه‌ای را که شاهدید، فراتر از سن و سالی است که داشته‌اند.

در طول زندگی برای هر چیزی عواطف بیشتری را ابراز می‌کنند.  داستان‌های پریان، فیلم‌های ترسناک، وحشی گری و نامهربانی در ایام مدرسه، کشتن حیوانات برای خوراک، و نشانگان خستگی آشکار به‌واسطه گرسنگی به‌شدت تحت تأثیر قرارشان می‌دهد. در مدرسه سریع دوست می‌شوند. کنار آمدن با جنس مخالف برایشان دشوار است. فشار همسالان تعارضات جدی‌تری را برایشان ایجاد می‌کند. ممکن است بگویند در مراسم عروسی‌شان که چندان چیزی هم از آن به یاد ندارند، خیلی خسته شده‌اند. با رفتن به سر کارهایی که برایشان جدید است، مشکل دارند. دوری از فرزندان برایشان دردناک است و از مرگ دوستان و عزیزان درهم می‌شکنند.

آن دسته از بیمارانی که دوران کودکی ایمن داشته‌اند، چنین زمینه‌ای ندارند، و خاطراتی خلسه آور از سفرهای خانوادگی، مناسک و یا ویژگی‌های یکی از والدین خود به یاد دارند. احتمالا مدرسه را دوست داشته‌اند و معمولاً دوستان صمیمی داشته‌اند. مجدداً یادآوری می‌کنم که کودکان حساسی که از محیط‌هایی پرتنش باشد و یا حمایت کننده، تأثیر می‌پذیرند.

در تعامل با اتفاقات منفی سال‌های اولیه

سؤالی که اینجا پیش می‌آید این است که اگر فردی پیشینه‌ای منفی نقل کرد، دلیلی بر بسیار حساس بودن اوست؟ من با داستانی که نقل کرده شروع می‌کنم، و بعد دوباره بررسی می‌کنم تا بفهمم که آیا این فرد در مقایسه باکسانی که چنین اتفاقاتی برایشان افتاده، پریشانی بیشتری را تجربه کرده‌اند یا خیر ( “به نظرت مادر نوزادان را دوست داشت؟ مخصوصاً وقتی که داشت بزرگشان می‌کرد؟ وقتی به دنیا آمدی تحت استرس زیادی بود؟”) به نظر می‌رسد کودکان حساس نسبت به دیگر کودکان از نداشتن دل‌بستگی ایمن یا حمایت کافی از طرف  مراقبین خود، آسیب جدی‌تری می‌بیند.

در ثانی به پهنای واکنش عاطفی ایشان دقت کنید. آیا وقتی تاریخچه زندگی خود را نقل می‌کنند، به نظرتان واکنش‌های ایشان به حوادث در دیگر حیطه‌ها نیز زیاد بوده یا فراتر از انتظارات شماست؟ مثلاً بیشتر بیماران بسیار حساس از ابراز خشم معذب می‌شوند، اما اگر بیماری بسیار حساس خشم خود را ابراز کرد، به‌شدت عواطف دیگرش از جمله شرمندگی از ابراز خشم نیز توجه کنید. شاید ترس و اندوه او بسته به آسیبی که دیده‌اند، دشوار باشد، اما به حالت افراطی یا تفریطی بودن آن عاطفه، نه فقط در زندگی‌شان، بلکه در دفتر کارتان نیز توجه داشته باشند.

عواطف درونی شده بسیار شایع هستند، به همان میزان که عواطف بیرونی ناشی از بیش برانگیختگی به نظرشان بسیار خطرناک می‌آید. عواطف احتمالا در سطح جاری هستند. مثلاً تند تند صحبت می‌کنند، مشاهدات خود را با جزئیات نقل می‌کنند. برلبه مبل، یا در وضعیتی که چندان مناسب نیست، می‌نشینند. در لحظات آرام‌تر حضورشان، به گونه‌ای رفتار می‌کنند که فکر می‌کنید انگار ترسیده‌اند یا سرافکنده‌اند. مردان بسیار حساس که پیشینه‌ای پردردسر داشته‌اند، ذخیره عاطفی عظیمی دارند. از اولین تماس تلفنی که دارند، تن صدای بسیار ضعیفی دارند. متوجه می‌شوید که انگار تلاش زائدالوصفی برای کنترل کردن عواطف خود به خرج می‌دهند. این تن صدا ارتباطی به آرام بودن ایشان ندارد.

نتیجه گیری

شدت عواطف، یکی از شاخصه‌های آدم های بسیار حساس است، حال چه از نوع عواطف مثبت باشد و چه منفی. می‌توانید در طی جلسه مشاهده کنید که بیمار بیش از حد بهنجار عاطفه دارد، ولی وقتی از ابراز عواطف خود صحبت می‌کند، آن‌ها را نابهنجار می‌شمارد.

برگرفته از کتاب روان درمانی و آدم بسیار حساس نوشته الین آرون

ترجمه مینو پرنیانی (در حال انتشار)