آدم بسیارحساس و “تفریح کردن”

چند راه برای تفریح آدم های بسیار حساس وقتی زمان تفریح کردن آدم بسیار حساس فرا می رسد، باید از کودکان و حیوانات بیاموزد. فرض کنید دو نفر مشغول برنامه ریزی برای تعطیلات آخر هفته …

چند راه برای تفریح آدم های بسیار حساس

وقتی زمان تفریح کردن آدم بسیار حساس فرا می رسد، باید از کودکان و حیوانات بیاموزد.

فرض کنید دو نفر مشغول برنامه ریزی برای تعطیلات آخر هفته خود هستند. یکی در این فکر است که با دوستانش ناهار بخورد، قدم بزند، و به دیدن نمایش تلویزیونی بنشیند. دیگری هم همین برنامه را دارد، ولی نگران این است که چطور همه کارهای عقب افتاده اش را هم انجام دهد. برای حل تعارضی که با همکارش دارد چه کند، بهتر است؟  به قدر کافی برای استراحت و شارژ دوباره وقت دارد یا نه… اوه با دوست جدیدش چه کند؟

اگر گفتید کدامیک از این دو نفر بسیار حساسhspست؟ دومی؟ احتمالا حق با شماست. برای ما آدم های بسیار حساس، داشتن تجارب توام با شادی دشوار است. شاید حتی وقتی که  آدم های همیشه هشیار و دارای برنامه، به دلیل داشتن همین خصوصیات، مایه خوشی و شادی برای دیگران می شویم.

احتمالا به خاطر شیوه پردازش حسی حساس، (واژه ای که دانشمندان به جای آدم بسیار حساسhspبکار می برند) به سرعت بیش برانگیخته می شویم، اطلاعات را به طور عمیق پردازش می کنیم، قلبمان در سرمان است و نسبت به جزئیات بسیار حساس هستیم. در نتیجه وقتی مجبوریم اطلاعات زیادی را پردازش کنیم، آن هم با قلب مان، اینکه به خودمان به عنوان بزرگسال، اجازه تفریح کردن بدهیم، غالبا امری دشوار است.

تفریح کردن یعنی چه و برای آدم بسیار حساس، چه اهمیتی دارد؟ دکتر استوارت براون ، کسی که در زمینه تفریح کردن تحقیق می کند، تفریح را چنین تعریف می کند، ” موقعیتی که فرد هنگام فعالیتی لذت می برد و از نظر ذهنی متوجه گذر زمان نمی شود.” ما در فعالیتی که برایمان جذاب است غرق می شویم. تفریح برای آدم بسیار حساس، مفهومی فردی و متمایز است.

هیچ وقت نیاز به تفریح از بین نمی رود، حتی وقتی که پیر می شویم. تفریح کردن برای سالمندان معمولا ممزوج شدن با خوشی کردن، کنار گذاشتن بازداری ها و خودانگیخته شدن است، باعث می شود سلامتی جسمانی، ذهنی و ارتباطی بیشتری کسب کنیم. همین ها در تفریح کردن نقشی اساسی دارند. اگر شما هم مانند منhspباشید، تفریح کردن فواید زیادی دارد. تشویق تان می کنم ابتدا آنکه هستید را بپذیرید، بعد شروع کنید به اینکه نحوه تفریح کردن را برای خودتان مشخص کنید و در عین حال، آن بخش بسیار جدی خود را متعادل سازید. به این منظور برای بزرگسال بسیار حساسی که می خواهد تفریح کند، پنج روش معرفی می کنیم.

١. زیاده از حد برنامه نریزید.

آدم های بسیار حساس تمایلی به عجله کردن ندارند. هیچ چیز به اندازه زمان بندی سخت و فشرده، دردناک نیست. حواستان باشد به اینکه برنامه زمانی تان چقدر فشرده است، مخصوصاً چون آدم های بسیار حساس اضطراب زمان دارند، مایلیم  بین فعالیت هایی که انجام می دهیم، فاصله باشد، تا خودانگیختگی بیشتری را تجربه کرده و به دنبال آنچه لذت می بریم  خواهیم رفت.

هرچند که ممکن است معماگونه به نظر رسد، اما بهتر است برای خودانگیختگی و تفریحات خود نیز برنامه ریزی کنید. می دانیم که اگر برای موضوعی در جدول زمان بندی خود جایی باز کنیم، احتمال دستیابی به آن بیشتر می شود. می توانید برای “تفریح” نیز زمانی در نظر بگیرید. متعهد شوید که در “تفریحات” خود برای دیگران نیز سهمی در نظر بگیرید، تا هم شما و هم دیگران شادی بیشتری را در زندگیتان تجربه خواهید کرد.

٢. به شیوه های قدیمی و به شیوه های جدید تفریح کنید.

هریک از ما دوست داریم به شیوه هایی خاص و منحصر به فرد تفریح کنیم. یادتان باشد که دکتر استوارت گفته که تفریح امری شخصی است و هر کس تفریحات خاص خودش را دارد. او هشت نوع تفریح کردن را برشمرده و اکثر ما از چند نوع آن لذت می بریم :کلکسیون جمع کردن، مسابقه، خلاقیت هنرمندانه، کارگردانی، شوخ طبعی، اقداماتی چون موسیقی، تاتر، ورزش، قصه گویی و جهانگردی. اینکه تشخیص دهید کدامیک برایتان مفرح تر است، به انتخاب گونه مناسب کمک خواهد کرد. مثلا به عنوان یک کاشف جهانگردhspمی توانید در یک دوره تعمیر اتومبیل شرکت کنید یا به گروهی بپیوندید که مثلا به زبان ایتالیایی صحبت می کنند. می توانید حتی خود را به چالش کشیده و به شیوه هایی تفریح کنید که تاکنون جزو فعالیت های مورد علاقه تان نبوده. شاید هم بتوانید در دوره های نویسندگی شرکت کنید.

٣. از کودکان و حیوانات بیاموزید

کودکان و حیوانات معمولا بیش از بزرگسالان امکان تفریح کردن دارند. ما به بازی کردن و تفریح کردن با کودکان تمایل داریم و این گونه مواقع از استانداردهای خودمان پیروی نمی کنیم. پس به خودتان اجازه دهید که از کودکان و حیوانات بیاموزید. مثلا به شیوه آنان راه بروید، صرفا جهت خوشی کردن. می توانید شیوه هایی جدید برای بازی کردن ابداع کنید. از روش های ساده کودکان برای خوشی کردن، مانند ساختن قلعه شنی پیروی کنید. هنگام بازی با حیوانات نیز با بخش های طبیعی درون خود ارتباط برقرار می کنید.

۴.تخیل خود را مهار کرده و اجازه دهید خلاقیت تان متجلی شود.

قدرت تفکر عمیقhspها هم درد است و هم درمان. توان ما در تخیل، خیالپردازی و در نظرگیری دنیای پرجزییات می تواند کمک مان کند تا دنیای ثانویه شادی برای خود بسازیم. بسیاری ازhspها دنیای درونی معتبری دارند که می تواند باعث شود تا نویسنده هایی خلاق باشیم. برخی هم ممکن است برای خود دنیایی  خصوصی خلق کنند. هر راهی که انتخاب می کنید، سعی کنید فضای ذهنی مفرحی باشد .

۵.حتما تلاش کنید هر روز و اغلب اوقات بخندید.

ایجاد حس شوخ طبعی در خودمان باعث می شود از زیاده جدی گرفتن امور بپرهیزیم. یاد بگیرید با خودتان که هستید بخندید. این گونه، زندگی هم کمک  می کند تا بیشتر تفریح کنیم، بیشتر با دیگران ارتباط بگیریم و کمتر احساس افسردگی کنیم. بخصوص به این دلیل که ما آدم های بسیار حساس موجوداتی عاطفی هستیم که بیشتر اوقات چه به واسطه شنیدن یک قطعه موسیقی و چه دیدن یک شو تلویزیونی، اشک هایمان سرازیر می شود.

پس دنبال لحظات خنده دار در زندگی باشید، جوک یاد بگیرید و با دوستانتان در میان بگذارید، یا لحظاتی را بیابید که حس و حال اکنون تان را شاد می کند. فقط حواستان باشد که این شوخ طبعی به قیمت از دست دادن دیگران یا خودتان تمام نشود. خوشبختانه اکترhspها حتی وقتی هم که شوخ طبع هستند، باز مهربان هستند، و این امر باعث می شود حس و حال بهتری درباره خود پیدا کنیم و رابطه مان با دیگران تقویت شود.

برقراری تعادل میان تفریح و جدیت

گاهی مراجعین بسیار حساس من اظهار کرده اند که می ترسند اگر تفریح کنند، ممکن است دیگر زندگی را جدی نگیرند. به نظر من که چنین نیست. پژوهش ها نشان داده اند که انگیزه ای بیولوژیکی در مغز ما وجود دارد که تفریح کند. مغز آدم های بسیار حساس، توان پردازش محرکات را دارد، حتی در زمان استراحت، در حالی که برای غیر حساس ها چنین نیست.

ذهنتان این توان را دارد که میان تفریح کردن و جدی بودن تعادل برقرار کند. به خودتان فرصت اعتماد کردن به این توانایی را بدهید. در زندگی بیشتر تفریح کنید و ببینید چه رخ خواهد داد. من که ضمانت می کنم به این ترتیب زندگی بهتری خواهید داشت.

نویسنده: لوری ال. کانگیلیا

مترجم: مینو پرنیانی