خانه

آشنا به نظر می‌رسد؟ آیا خودتان را حتی اندکی در این سؤالات پیدا می‌کنید؟

  • آیا شما ازجمله افرادی هستید که به سروصدای زیاد، نور شدید، بوی زیاد، یا پارچه‌های زبر و خشن، حساس هستید و در مواجهه با آن‌ها، از پای درمی‌آیید؟

  • آیا زمانی که مقدار زیادی کار را باید در زمان کوتاهی انجام دهید، دچار ترس و استرس می‌شوید؟

  • آیا به اجتناب از مشاهده صحنه‌های خشونت‌آمیز در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی اعتقاددارید و متذکر می‌شوید؟

  • آیا شما در روزهای شلوغ و پرمشغله نیاز به کناره‌گیری از جمع و شلوغی دارید، و ترجیح می‌دهید در رختخواب یا اتاقی تاریک یا جایی دیگر که در آن می‌توانید حریم خصوصی خود را داشته باشید، بمانید و از وضعیت شلوغی و آشفتگی رهایی یابید؟

  • آیا برای شما برنامه‌ریزی و سازماندهی زندگی از اولویت بالایی برخوردار است تا اینچنین، مانع از قرار گرفتن در موقعیت‌های سخت و یا ناراحت‌کننده شوید؟

  • آیا متوجه عطر، طعم و مزه، صداها یا آثار هنری زیبا می‌شوید و از آن‌ها لذت می‌برید؟

  • آیا زندگی درونی غنی و پیچیده‌ای دارید؟

  • آیا در دوران کودکی‌تان، والدین یا معلمان، شمارا به‌عنوان یک فرد حساس یا خجالتی قلمداد می‌کردند؟

شاید پرسش شما باشد

از کجا بفهمید فردی بسیار حساس HSP هست یا نه؟

دریکی از سخنرانی‌هایم، در دانشگاه بامبرگ، دپارتمان بیزینس، از من پرسیده شد چگونه یک کارفرما یا مدیر می‌تواند متوجه بسیار حساس یا همان HSP بودن طرف مقابل بشود، بی‌آنکه آزمون مداد کاغذی HSP اجرا شود؟ نمی‌توان از دیگران پرسید که آیا شما HSP هستید و آنان نیز بگویند بله یا خیر، چون بسیاری از آدم‌ها از اینکه فردی HSP شناخته شوند، خوششان نمی‌آید، می‌ترسند علیه ایشان گزارشی داده شود، یا کسی آنان را ضعیف به شمار آورد، حتی اگر کسانی که هم رشته من هستند، و صرفاً قصدشان کسب شناخت و بعد استفاده بهینه باشد.

فکر می‌کنم شخصاً با چند دقیقه صرف وقت با آن فرد متوجه این موضوع بشوم. گاهی فکر می‌کنم که حتی اگر به‌صف هم بشوند، می‌توانم تشخیص دهم. اما موضوع این است که من خیلی تحقیق کرده‌ام. مشکل اینجاست که واقعاً نمی‌دانم چگونه می‌توانم این کار را بکنم و یا حتی دقت نظرم چقدر است. از نوع نگاه چشم‌ها، گاهی طرز نشستن، و تفاوت‌های خاصی که در ابراز خوددارند. آن‌هم در مدت کوتاه چند دقیقه. اما همان‌طور که یکی از دانشجویان گفت، «از کجا این تفاوت‌های ظریف را بفهمیم، اگر که HSP نباشیم.»

ما hsp ها متوجه HSP بودن یکدیگر می‌شویم، خیلی بیشتر از چنین همکلاسی‌های غیر HSP. گاهی حتی هرچقدر هم که لازم باشد، نمی‌توانم متوجه شوم. خانمی دریکی از سمینارها از راه‌حلی که یافته بود گفت، کارت ویزیتی را نشانم داد که یک‌طرفش نوشته بود، «آیا شما HSP هستید؟ من هستم.» آن‌طرف کارت هم چند سؤال از آزمون خودارزیابی نوشته‌شده بود (اگر قصدتان فروش آنلاین سؤالات نباشد، اشکالی ندارد).

راه جالبی در یافتن همکاران HSP ست.

می‌توانید از توصیف خلاصه استفاده کنید.

اکثر HSP ها در خلاصه توصیفی از این قسم، خود را بازشناسی می‌کنند، پس به‌عنوان ساده‌ترین راه می‌توانید از یک خلاصه توصیف استفاده کنید.

مدیران و کارفرمایان می‌توانند در سمینارها و مجامعی که دارند، توصیفی خلاصه از این ویژگی را ارائه دهند، تا شرکت‌کنندگان دریابند که آیا بسیار حساس هستند یا نه. اما می‌توانید ایشان را به این امر تشویق کنید، با تکیه‌بر اینکه دیگران از شناخت HSP ها خوشحال شده و غیر HSP ها نیز امکان بهتری در شناخت صحیح از ایشان می‌یابند.

مثلاً می‌توان گفت، «آیا تابه‌حال درباره‌ی ویژگی بسیار حساس بودن چیزی شنیده‌اید؟ حدوداً ۲۰ درصد از آدم‌ها با این خصیصه به دنیا می‌آیند. امری کاملاً بهنجار است. اساساً به‌منزله آن است که چنین اشخاصی ترجیح می‌دهند تجارب خود را عمقی‌تر پردازش کنند. یعنی اینکه فرد بیشتر از دیگران فکر می‌کند.»

می‌توانید همین‌جا دست نگه‌دارید و ببینید آیا کسی سؤالی می‌پرسد یا ادامه دهید.

«ضمناً، این‌گونه افراد (واژه «ما» مناسب‌تر است) متوجه نکاتی می‌شوند که دیگران نادیده می‌گیرند، و واکنش‌های عاطفی، چه مثبت و چه منفی قوی‌تری دارند. خیلی زیاد متوجه می‌شوند، خیلی زیاد عاطفی هستند، و درباره‌ی هر چیزی آن‌قدر فکر می‌کنند که بدیهی ست بیش برانگیخته شوند. درنتیجه به اوقات استراحت بیشتری نیاز دارند. از مسائلی چون سروصدا یا ریخت‌وپاش و یا به‌یک‌باره یک عالمه کار ریخته شدن بر سرشان ناراحت می‌شوند.

با استفاده از DOES

اگر آمادگی ارائه خلاصه توصیف را ندارید، می‌توانید از روش DOES استفاده کنید. در حقیقت DOES برای محیط کار و کارفرمایان سرنخ‌های خوبی به دست می‌دهد، اما نکته اینجاست که پرسیدن درباره‌ی حساس بودن یا نبودن یک فرد، حتی همکار بسیار دشوار است:

عمقی بودن پردازش. Depth of processing

آیا این شخص اغلب با ایده‌های غیرمعمول و خلاقانه سراغتان می‌آید؟ آیا این شخص غالباً بسیار هشیار است؟ (از عواقب انجام یک کار و شکست در آن آگاه بوده و درنتیجه خوب عمل می‌کند)؟ آیا این شخص ترجیح می‌دهد تا کار را به آهستگی انجام دهد؟ طوری که از موعد آن می‌گذرد؟ آیا معمولاً تصمیمات درستی می‌گیرد؟ شاید بد نباشد از وی بپرسید درباره‌ی اهداف سازمان چه می‌داند؟ یا چرا کاری کارآمد است و کاری بی‌فایده است. اگر شخص در پاسخ دادن صادقانه احساس امنیت کند و اکثر HSP ها این‌چنینی هستند، احتمالاً پاسخ با جزئیات و طولانی خواهید شنید.

بیش برانگیختگی سریع. Easily Overstimulated

آیا متوجه شده‌اید که فرد موردنظر در مقابل سروصدا، اوضاع درهم و باهم، سر رسیدن موعد یا کار کردن با گروه (بیشتر در مورد درون‌گراها صدق می‌کند) دچار ترس می‌شود؟ دنبال نقطه‌ای دنج می‌گردد؟ ترجیح می‌دهد در منزل یا به‌تنهایی و در آرامش کار کند؟ آیا این شخص از دعوت شدن به خارج از محیط کار خوشش نمی‌آید؟ شاید فقط به این دلیل که به استراحت بیشتری نیاز دارد.

واکنش عاطفی. Emotionally reactive

آیا این شخص نسبت به بازخوردها چه مثبت و چه منفی واکنش شدیدتری نشان می‌دهد؟ _ مثلاً وقتی‌که خلاصه گزارشی خواسته این، یک گزارش مفصل می‌دهد؟ آیا چه مرد و چه زن، هرگز در جمع گریسته است؟ آیا نسبت به دیگران ‌همدلی بیشتری نشان می‌دهد، یا از مشکلات دیگران باخبرتر است؟ آیا در مقایسه با دیگران بیشتر نگران این است که واکنش دیگران نسبت به یک اتفاق منفی چیست؟ به بازخورد مثبت شدیدتر واکنش نشان می‌دهد؟ آیا زودتر از دیگران عصبانی.، کنجکاو، ناراحت، مضطرب، یا خوشحال می‌شود؟

ضمناً می‌توانید احساسی که نسبت به یک موضوع دارند را مستقیماً جویا شوید.

بسیار حساس بودن نسبت به محرکات ظریف. Sensitive to subtle stimuli

آیا در مقایسه با دیگران این شخص بیشتر متوجه نکات می‌شود؟ آیا از محیط کار بیشتر مراقبت می‌کند و فضای خاص‌تری می‌سازد؟ مثلاً مراقب نور در فضا هست؟ درباره لباسی که پوشیده‌اند نظر مثبت می‌دهد؟ یا متوجه هوا و فضا هست؟

دیگر مسائل ظریف

شاید بخواهید برآورد خود را مورد آزمون قرار دهید، پس شاید پرسیدن چند سؤال مستقیم و بدون مقدمه بد نباشد. مثلاً «من احساس …. می‌کنم، شما چطور؟» «از مکان‌های شلوغ بدم می‌آید، شما چطور؟»، «واقعاً تحمل اینکه آدم‌ها بدون فکر کار کنند، دشوار است، شما هم ناراحت می‌شوید؟» شاید فکر کنید همه جواب «بله، من هم همین‌طور» بدهند. اما غیر HSP ها چنین نیستند. به‌غیراز یکی دو مورد جوابشان منفی ست. بعد از بستن قرارداد با چنین اشخاصی متوجه خواهید شد که تا چه حد حساس هستند. می‌توانید جزئیات بیشتری را بپرسید. مثلاً درباره قهوه. اکثر HSP ها نمی‌توانند زیاد قهوه بخورند _ چون بیش برانگیخته می‌شوند. اگر از چیزی یکّه خوردید، بگوئید، «من خیلی زود یکّه می‌خورم!» و ببینید که آیا آن دیگری نیز می‌گوید، «متهم همین‌طور»؟ اگر چیزی ناراحتتان می‌کند، بگوئید، «من نسبت به درد (رنج) حساسم» یا «من از اینکه پشت سر هم هوا گرفته و ابری باشد غمگین می‌شوم.» سکوت یا جواب نه به این سؤالات نشانه‌ای ست دال بر اینکه فرد HSP نیست.

فراموش کردن جزئیات

اگر کارفرما یا مدیر هستید (یا می‌خواهید باکسی قرار بگذارید یا دوستی بیابید که hsp باشد) شاید بد نباشد جزئیات بیشتری را مطرح کنید و همه آن‌ها جملاتی مثبت باشد و به‌این‌ترتیب شناخت بیشتری کسب کنید: آگاهی، خلاقیت، مسئولیت در قبال نیازهای سازمان و افراد گروه. می‌توانید بگوئید که برخی آدم‌ها خیلی خلاق هستند، اما در خود فرومانده‌اند یا کمتر خودآگاه‌اند. و متوجه شده‌اید که معدودند کسانی که هر سه این خصوصیات را باهم داشته باشند. در این صورت می‌توانید مطمئن باشید که این افراد در مقابل شکست دیگران در این حیطه‌ها ناراحت‌تر شوند _ مثلاً وقتی‌که می‌بینند که کسی پرخاش می‌کند یا رفتاری غیراخلاقی دارد _ یا تحت‌فشار است.

هنگامی‌که چنین انگاره زیبایی از HSP بودن ساختید، شاید دیگران هم بخواهند که چنین شوند.

آیا آدم‌های بسیار حساس خلاق‌تر و باهوش‌تر از دیگران‌اند؟

آدم بسیار حساس و محیط

گفته شد که آدم های بسیار حساس در محیط‌های بد، احتمالاً در مقایسه با دیگران بدتر عمل می‌کنند و در موقعیت‌های خوب، بهتر از دیگران عمل می‌کنند.

سؤال خوبی ست چون، پاسخ ساده‌ای برای آن ندارم. سال‌ها پیش از آزمون سنجش هوش IQ استفاده کردیم و تفاوت معناداری ندیدیم. هرچند که آزمون‌های هوشی مقیاس‌های خوبی برای سنجش هوش نیستند، مخصوصاً برای HSP ها، چون این افراد، در شرایط در فشار و باوجود محرکات زیاد، خوب عمل نمی‌کنند. اینجا هم مشکلی وجود دارد و آن اینکه، استعدادهای مختلفی وجود دارد. بهتر است بگوییم که HSP ها بسته به اینکه در چه محیطی، پرتنش و غیر حمایتی بار بیایند یا در محیطی بسیار مناسب، ازنظر توانمندی‌ها و اعتماد به توانایی‌هایی که دارند، فرق می‌کنند. پس اگر میانگین آزمون‌های HSP ها را در نظر بگیرید (کسانی که نمرات بسیار بالایی دارند و کسانی که نمرات بسیار کمی را به دست آوردند) بالاتر از میانگین غیر HSP ها نیست. اما مسئله اینجاست که غیر HSP ها دارای دو حد متفاوت نیستند. ضمناً اگر بخواهید ازنظر استعداد موردبررسی قرار دهید، برخی HSP ها معجون پیچیده‌ای هستند _ شاید از هوشمندی ایشان حمایت خوبی شده باشد، اما ازنظر عاطفی محیط ضعیفی داشته‌اند.

بااین‌حال آزمون‌ها ازنظر آنچه می‌سنجد بسیار متفاوت‌اند، اما معمولاً هوش عمومی را می‌سنجند. بسیاری از افراد این ایده را ترجیح می‌دهند که هوش انواع مختلفی دارد. یقیناً یک HSP به‌طور بالقوه می‌تواند فرم خاصی از هوش را نشان دهد که مبتنی بر دیدن جزئیات، پردازش آن‌ها و شاید یافتن راه‌حلی خلاقانه و شهودی ست. اما شاید در حذف مطالب حواشی و یا تصمیم‌گیری سریع، خوب عمل نکنند. یقین مستدل دارم که به‌طور میانگین HSP ها و غیر HSP ها ازنظر هوش‌بهر فرقی ندارند. شاید مثال آوردن کار مناسبی نباشد، اما می‌دانم که من و همسر غیر HSP من هردو باهوشیم، اما به شیوه‌های متفاوت.

پاسخ کوتاه به این موضوع: باید پژوهش‌های بیشتری انجام شود، و تا آن زمان باید گفت، نمی‌دانیم.

خلاقیت

سؤال درباره خلاقیت حتی از سؤال درباره‌ی هوشمندی نیز پیچیده‌تر است، چون مقیاس خوبی برای اندازه‌گیری خلاقیت نداریم. آزمون‌های مداد_کاغذی ربط چندانی به «زندگی واقعی خلاقانه» ندارد. برای فهم خلاقیت باید بدانیم که در حیطه خلاقیت، موضوع یافتن پاسخ درست نیست، بلکه متنوع بودن پاسخ‌هاست که مطرح است. یکی از کسانی که کارش تدارک دیدن آزمون‌هاست، سعی کرد با در نظر گرفتن تکه موزاییک‌های رنگی که می‌توان به کمک آن‌ها تصویری کلی ساخت، خلاقیت را اندازه‌گیری کند، به این نتیجه رسید که خلاق‌ها از رنگ‌های بیشتری استفاده می‌کنند. اما کسی که از همه خلاق‌تر بود، متوجه شد که موزاییک‌های سفیدرنگ، اندک تفاوتی دارند، با استفاده از همین تنوع، طرح جالب‌تری ساخت، که البته در آزمون خلاقیت یادشده نمره صفر گرفت.

از اینکه کسی سعی کرده باشد خلاقیت را در HSP ها یا دیگر ویژگی‌های مرتبط را اندازه‌گیری کرده باشد، اطلاعی ندارم. یقیناً به نظر می‌رسد که ایشان خلاق‌ترند، چون پردازش عمقی‌تری دارند. اما فعلاً نمی‌دانیم. نمی‌دانم که آیا عقده‌های بیشتر و رؤیاهای جالب‌تری دارند یا نه، هرچند که در پرسشنامه موردی را به آن اختصاص دادم. تجارب حاکی از آن است که HSP بودن با خلاقیت بیشتر همراه است، اما فقط در آن دسته از HSP هایی که از اعتمادبه‌نفس بیشتری برای ابراز آن در زندگی واقعی برخوردارند. ازآنجایی‌که بسیاری از HSP ها اعتمادبه‌نفس اندکی دارند، بدیهی ست که نتوانند خلاقیت و همین‌طور هوش خود را به‌خوبی ابراز کنند.

نبوغ

نبوغ با بسیار حساس بودن همراه است. وقتی به مقالاتی که در باب حساسیت در قرن نوزدهم بود نگاه می‌کردم، پژوهش‌ها حاکی از آن بود که حساس بودن یکی از زیرشاخه‌های نبوغ است. چنین گفته‌شده که ۳ درصد از جمعیت را نابغه‌ها تشکیل می‌دهند، پس حتی اگر اکثر نابغه‌ها بسیار حساس (hsp) باشند، اما همه بسیار حساس‌ها، نابغه نیستند، چون ۲۰٪ از جامعه را تشکیل می‌دهند. ضمناً به نظر می‌رسد نبوغ حیطه‌های مختلفی را شامل می‌شود و من از تقسیم‌بندی آدم‌ها به نابغه و غیر نابغه اکراه دارم. قطعاً بسیاری از غیر hsp ها هم نابغه‌اند، اما شاید شیوه نبوغشان با نبوغ HSP ها به‌طورکلی فرق داشته باشد.

متفاوت اما برابر

این ایده که hsp ها با غیر HSP ها متفاوت اما یکسان‌اند را ترجیح می‌دهم. انسان‌ها برای اینکه دو تفاوت را برابر ببینند، دوران سختی را پشت سر گذاشته‌اند. به شمال و جنوب، چپ و راست، نمک و فلفل، سگ و گربه، بالا و پائین، لندن و پاریس، یا شرق و غرب فکر کنید. احتمالاً نه ذهنتان برای یکی ارجحیت قائلید. پس توصیه‌ام به شما این است که این متفاوت‌ها را یکسان ببینید. به شیوه‌های متفاوت ادامه حیات می‌دهند و از انرژی خود به گونه‌های متفاوت استفاده می‌کنند، ولی فکر کنم که ما به هم نیاز داریم، و از یکدیگر حمایت می‌کنیم و از وجود یکدیگر منتفع می‌شویم. البته اگر یکدیگر را متفاوت اما برابر ببینیم.

اگر ویژگی بسیار حساس بودن ژنتیکی ست ، پس یعنی از دست من کاری ساخته نیست؟

برخی افراد از فهم اینکه چیزی « ژنتیکی » ست ، دچار دلسردی می شوند ، چون این مفهوم را به ذهن‌شان متبادر می سازد که کاری در این باره از دستشان ساخته نیست _شبیه به این ایده که آنچه در گذشته مان رخ داده ، قابل درمان و تغییر نیست . شاید درباره تفکر جدید « تعامل ژن _محیط » شنیده باشید . اما هم‌چنان به نظر می‌رسد که عامل ژن برای تغییر محدودیت دارد. محدودیتی که توام با فرضیات ناگواری چون « از نظر روانشناسی برخی مشکلات مثل فقر همواره با ما خواهد ماند » پس چرا برای تغییر تلاش کنیم ؟
آن طرف دیگر ماجرا نیز مشکلاتی به همراه دارد . مثلا اینکه هرکسی که در کودکی فرصت یابد ، یا در بزرگسالی روان‌درمانی درستی را انجام دهد ، می تواند بر همه چیز فائق آید . که باعث می شود ، تا خلق و خوی تان را نادیده گرفته و دیگر آن زندگی ساده ای را که باعث سلامت و شادابی HSP هاست را نداشته باشید و به دنبال اهداف غلط رفته و با احساس شکست خوردگی ، زندگی و عواطفتان را فدا کنید .
در واقع ممکن است ژنتیک شما ، راه تغییر بیشتر را بر شما بگشاید . بلسکی ، پلوز و دیگران خلاصه ای از صد پژوهش را تدارک دیده اند که نشان می دهد ، می توان علائم زود رس رفتار و یا ژن پرخطر بخصوص در کودکان را تشخیص داد و اگر محیط خانه و مدرسه ای حمایتت کننده تر شود ، می توانند منتفع شوند و به این ترتیب برای محیط زندگی کودکان اهمیت بیشتری قائل شده و ایشان را قربانی« شرایط » بدون تأثیرگذاری محیط نمی دانند .
حتی اگر هیچ ارتباطی بین محیط و ویژگی تان وجود نداشته باشد ، یا دوران کودکی پر حمایتی داشته باشید ، کار بر روی عواقب خلق و خوی تان همچنان مفید است ؟ خیر ، شما نمی توانید خلق و خویتان را تغییر دهید ، ولی می توانید سازگاری خیلی بهتری با خلق و خوی تان بیابید . بسیار حساس بودن هم منافعی دارد ، و هم مشکلات خاصی برای زندگی حرفه ای ، عاطفی ، سلامتی و موارد دیگر . چون HSP ها اغلب با این فرض که ما شبیه به دیگرانیم شروع می کنند ، آگاهی از hsp بودن ، باعث می شود تا یاد بگیریم که مسیر خود را تغییر دهیم . ضمناً بازسازی پیشینه تان امکان پذیر است _ اینکه می فهمید بسیاری از به اصطلاح « شکست » هایتان ، در واقع شکست نبوده اند . مثلا شما یک hsp هستید و در موقعیتی بیش برانگیخته می شوید ( بدیهی ست که هیچکس در شرایط بیش برانگیختگی خوب عمل نخواهد کرد ) . خوب که بنگرید در واقع این کار خردمندانه بوده است ، چون بسیار حساس هستید . پس کاری که می بایست اکنون انجام دهید این است که چگونه از حساس بودن خود در هر شرایطی لذت ببرید . قاطعانه اعلام می کنم که HSP ها وقتی که درباره حساسیت خود بیشتر آگاه می شوند ، در مقایسه با دیگران ، با احتمال بیشتری قادر به ایجاد تغییرات در زندگی خود هستند .

امید و آدم بسیار حساس

آیا به عنوان آدم بسیار حساس در مواجهه با دنیایی که متناسب با خود نمی‌بینید و نمی‌توانید نیازهایتان را برآورده سازید، خشمگین هستید؟ توصیه می‌کنم امیدتان را از دست ندهید. امید پدیده‌ای زیباست، نیرومند [...]

خود مراقبتی درست

بسیاری از بزرگسالان از جمله کسانی که بسیار حساس (hsp) هستند، در بخشی از زندگی خود احساس بی انرژی بودن کرده و توجه چندانی به خود نمی‌کنند. این گونه مواقع برای توصیف حال خود [...]

من ‏HSP‏ و همسر خودشیفته‌ام

HSP ها را به واسطه همدلی ایشان می‌شناسند و خودشیفته‌ها را به دلیل فقدان آن و همین رابطه میان این دو را ناممکن می‌سازد. آدم بسیار حساس (hsp) ویژگی‌های شخصیتی خاص و قدرتمندی دارد، از [...]